انتظار

ساخت وبلاگ

انتظار

 

واژه ی غریبی است....

واژه ای که روزها وشایدهم ماه ها با آن خو گرفتم

که چه سخت است انتظار

هر صبح طلوعی دیگراست بر انتظارهای فردای من

خواهم ماند در انتظارتو

چرا نوشتم دربرگ تنهاییم برای تو،نمی دانم؟

شاید بخواهند روزی بر تو عشق مرا....

می دانم روزی خواهی آمد،می دانم...

گریان نمی مانم،خندانم

برای ورودت ای ....،

وقتی که به یادت می افتم،به یاد خاطراتت...

نامه هایت را مرور می کنم،یک بار...نه...بلکه صدها بار

وجودم را سراسرعشق فرا می گیرد...

و اشک شوق برگونه هایم روان می شود...

تنها می گویم،همیشه در قلب منی...

تو

می دانم که بازخواهی گشت،می دانم

به یاد لحظات انتظار و تنهایی...

به یاد او تقدیم به او......:(

عشق...
ما را در سایت عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : یه عاشق bvr65 بازدید : 274 تاريخ : شنبه 13 ساعت: :